رابطۀ حافظه دیداری - فضایی با گرایش به تفکر انتقادی و نگرش نسبت به خلاقیت، با توجه به رجحان نیمکره: مبنایی بر تعمیم پذیری کارکردهای شناختی نیمکره راست مغز

با توجه به تناقضات اخیر در مورد کارکردهای اختصاصی نیمکره­ها، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ حافظه بینایی فضایی با گرایش به تفکر انتقادی و نگرش نسبت به خلاقیت در دانشجویان با رجحان نیمکره بود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع علی- مقایسه­ای بود. جامعه پژوهش عبارت بود از کلیۀ دانشجویان دانشگاه شهید رجایی که در سال 95-94 مشغول به تحصیل بودند. نمونۀ پژوهش شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید رجایی بود که به صورت در دسترس انتخاب و با استفاده از مقیاس رجحان نیمکره زنهاوسرن غربال شده بودند. برای جمع­آوری داده­ها از نرم افزار کرسی بلاک، پرسشنامه نگرش نسبت به خلاقیت و پرسشنامۀ گرایش به تفکر انتقادی ریکتس استفاده شد. جهت تحلیل داده­ها از روش همبستگی پیرسون و آزمون z برای بررسی معناداری تفاوت دو ضریب همبستگی در نمونه­های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان رابطۀ حافظه دیداری_فضایی و گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان دارای رجحان نیمکرۀ راست بیشتر از دانشجویان دارای رجحان نیمکرۀ چپ است. همچنین مشخص گشت که میزان رابطۀ حافظه بینایی فضایی و نگرش نسبت به خلاقیت در دانشجویان دارای رجحان نیمکرۀ راست و چپ تفاوتی ندارد. این یافته­ها توانستند تاییدی بر نظریه­های اخیر در مورد یکپارچگی نیمکره­های مغزی در بعضی توانایی­های ذهنی مانند خلاقیت باشند.